به گزارش شهرآرانیوز، ۵ آبان ۱۴۰۳ یا ۱۹ روز بعد از سالگرد عملیات طوفانالاقصی (هفت اکتبر) بود که رژیم صهیونیستی در واکنش به فشار شدید گروههای مقاومت اسلامی منطقه در موشکباران شهرکهای اشغالی و البته دو مرحله عملیات «وعده صادق»، در قالب یک عملیات نظامی رسمی مواضعی را در ایران اسلامی هدف قرار داد تا نخستین حمله رسمی به تهران پس از ۱۷ اسفند ۱۳۶۶ را اجرا کرده باشد. این عملیات که بنابر اعلام هرتزی هالوی رئیس وقت ستادکل ارتش اسرائیل به نام «عملیات روزهای توبه» نام گرفت، اگرچه پیش چشم شاهدان عمومی و به تصدیق رسانههای مختلف با شکستی خفتبار همراه شد و شبکه پدافندی ایران توانست بخش قابلتوجهی از پرتابههای متخاصم را رهگیری و منهدم کند، اما جوسازیهای رسانهای بهمراتب سنگینتری از آن روز در جریان است تا عملیات روزهای توبه را یک اقدام نظامی موفق قلمداد کند. بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در سفر اخیر خود به واشنگتن برای چندمین بار از نابودی زیرساختهای پدافندی ایران در جریان این عملیات سخن گفت و حتی با استفاده از تعبیر فلجشده (Cripple) برای زیرساختهای دفاعی ایران تلاش کرد تا دستاوردهای این تجاوز نظامی آشکار را دوباره یادآوری کند.
اکنون در آستانه مذاکرات روز شنبه هیئت ایرانی با نمایندگان دولت آمریکا و در بحبوحه تهدیدات آشکار رئیسجمهور آمریکا درخصوص اقدام نظامی جدید، شهرآرانیوز در گزارشی به بررسی وضعیت امروز شبکه پدافندی کشور و سطح آمادگی دفاعی ایران در این حوزه پرداخته است. ناگفتههای این گزارش از گفتوگوی اختصاصی ما با دو کارشناس حوزه دفاعی استخراج شده و نام این افراد بنا به ملاحظات حفاظتی ذکر نمیشود.
«امروز پدافند در اولویت است». این سخن قابلتأملی از رهبر معظم انقلاب است که ۱۰ شهریور ۱۳۹۸ و در دیدار با جمعی از فرماندهان نیروهای مسلح مطرح شد تا بهموازات ضرورت توسعه زیرساختهای دفاعی در بخش نیروی زمینی و یگانهای رزم دریایی، اهمیت پدافند هوایی را در اولویت یک ستادکل نیروهای مسلح قرار دهد. حالا چرا؟ چون تلفات بیشمار و خسارات انبوهی که تجربیات جنگی اخیر جهان روایتگر آن است و بهخصوص در پروژههای عملیاتی ایالات متحده آمریکا در ویتنام، عراق و افغانستان به چشم میآید، رویکرد کلی قدرتهای نظامی را به سمت استفاده از موشکهای دوربرد و حملات هوایی مؤثر در جنگها تغییر داده و امروز در غزه و جنگ اوکراین به چشم میبینیم که بدنه اصلی هر عملیات نظامی، تخریب وسیع از هوا و فواصل دور است. در این شرایط، پدافند هوایی کامل و یکپارچه همان فاکتور بازدارندهای است که با توجه به هزینه سنگین تشکیل اسکادرانهای هوایی، کشورهای دارای قدرت نظامی را میتواند مجاب کند که اساساً گزینه نظامی را از روی میز بردارند و حتی به آن فکر نکنند.
این کارشناس حوزه پدافند و صنایع دفاعی که سوژه مصاحبه ما در این گزارش است، در این باره بیان کرد: ببینید به طور کلی پدافند در دو بخش قابل تعریف است؛ یک بخش هواپایه که در بدنه نیروی هوایی تعریف میشود و یک بخش زمینپایه. در حوزه هواپایه، قابلیت رهگیری و انهدام اساساً همیشه وجود دارد و مثلاً اگر قرار باشد ما در برابر یک تهاجم نظامی از محور غرب پدافند هواپایه انجام دهیم، جنگندهها باید وارد حریم هوایی همسایه غربی یعنی کشور عراق شوند و اگر دشمن سامانهای مستقر کرده باشد، امکان رهگیری این جنگندهها وجود دارد. یکی از دلایلی هم که ما نمیخواستیم در عملیات توبه از جنگندههایمان در آسمان عراق استفاده کنیم، همین مورد بود.
او افزود:، اما در بخش زمینپایه، این سامانهها برای حفاظت از مکانهای مهم اعم از پایگاههای نظامی، پایگاههای مولد محصولات نظامی، مراکز هستهای، بیمارستانها و برخی مناطق دیگر مستقر میشوند و از آنجا که در داخل جغرافیای کشور قرار میگیرند، امکان نابودی آنها بهجز در حالت تهاجم رسمی هوایی وجود ندارد. این سامانهها بهطور کامل توانایی حفاظت از خودشان را دارند و به همین دلیل، ذاتاً ادعای نابودی این سامانهها یک قول غیرمعقول و غیرقابل اعتناست.
حالا که صحبت از فلجشدن زیرساختهای پدافندی کشور داغ است، حقیقت امروز میدان را از این کارشناسان حوزه صنایع دفاعی جویا شدیم. یکی از آنها گفت: علاوه بر اینکه شبکه پدافندی به دو بخش هواپایه و زمینپایه تقسیم میشود، زیرساختهای زمینپایه هم خودشان به دو شکل هستند؛ یا ثابت هستند و دائمی مستقر میشوند و یا متحرک هستند. در بخش سامانههای ثابت همچون باور ۳۷۳، زوبین یا S۳۰۰های مستقر در اصفهان و تهران که رادارهای فراافقنگر دارند، چون امکان جابجایی وجود ندارد، یک امتیاز منفی باید لحاظ کنیم و در عملیات اخیر هم صهیونیستها دو رادار ما از همین شبکه را مورداصابت قرار دادند.
او ادامه داد:، اما در بخش زیرساختهای زمینپایه متحرک، ما سامانههای همچون سوم خرداد و ۱۵ خرداد از خانواده سامانههای میانبرد طائر را داریم که کاملاً متحرک هستند و پیش از حمله ۵ آبان هم به زیر کوهها منتقل شدند و در پوشش مطلق کوهها، اساساً حتی امکان رهگیری آنها وجود ندارد چه برسد به نابودی آنها. اگرهم امروز میگوییم ایران از یک پوشش کمنظیر و یکپارچه در شبکه پدافندی خود بهره میبرد، بهدلیل تعدد چشمگیر همین سامانههای متحرک است که در فواصل مشخص جانمایی شدهاند و نقاط کور را به حداقل رساندهاند.
به گفته این کارشناس حوزه صنایع پدافندی، تلاش دلاورمردان جاویدنام و گمنام حوزه دفاع ضدهوایی یکی از آن مواردی است که همواره و بدون حتی یک ثانیه تعطیلی استمرار دارد، اما عمدتاً مردم از آن مطلع نمیشوند؛ تا جایی که ۱۳ مهرماه ۱۴۰۳، در شرایطی اقتدار و صلابت ایران اسلامی در جریان برپایی «جمعه باشکوه نصر» به رخ جهانیان کشیده شد که یک گردان کامل S۳۰۰ در محدوده منتهی به مصلی تهران، مسئولیت صیانت از امنیت حریم هوایی این اجتماع باشکوه را برعهده داشتند تا ماجراجویی دشمنان، جان مردم را تهدید نکند.
مسئله دفاع پدافندی از ایران به دلایل مختلف با بسیاری از کشورهای جهان متفاوت است. موضوع تهدید مستمر نظامی را که کنار بگذاریم، فاکتور مهمی همچون جغرافیای خشن و کوهستانی در کنار وسعت حریم هوایی ایران باعث میشود تا یک ضرورت قطعی و اجتنابناپذیر در این رابطه مطرح باشد؛ زیرساختهای پدافندی در کشور ما باید هم مشابه با روسیه، چین و ایالات متحده، وسعت پوشش قابلتوجهی ایجاد کنند و هم مشابه با کشورهای جنوب شرق آسیا یا آمریکای جنوبی، نقاط کور را در مناطق کوهستانی ازبین ببرند.
این کارشناس حوزه صنایع دفاعی در این باره خاطرنشان کرد: همین موضوع که ایران یک کشور پهناور با جغرافیای خشن، کوهها و درههای بسیار است، خود دلیلی بر ضرورت سرمایهگذاری بیشتر بر توسعه و استفاده از پدافندهاست. بهطور کلی اگرچه عوارض طبیعی برای جبهه مدافع در رزم زمینی یک مزیت محسوب میشود، اما در رزم هوایی، جبهه مدافع را در موضع ضعف قرار میدهد، چون ارتفاعات و درهها امکان رهگیری مأموریتهای شناسایی و عملیاتهای تهاجمی را بسیار سخت میکنند. در این شرایط، یک راه چاره مرسوم، تمرکز بر تجهیزات پدافندی هواپایه است و امروزه در روسیه، چین و کشورهای اروپایی بهوضوح این تمرکز مشهود است، اما در کشور ما به دلایل زیرساختی، امکان توسعه تجهیزات کشف هواپایه همچون هواپیماهای آواکس و جنگندهها با محدودیت مواجه است، ما چارهای جز سرمایهگذاری در بخش پدافند زمینی نداریم.
او بیان کرد: صنعت پدافند ایران خیلی جوان است. ما تقریباً از دهه ۹۰ تولید این سامانهها را آغاز کردیم و کارآمدی این حوزه در مقاطع متعدد ثابت شده است. مثلاً همین عملیات روزهای توبه در ۵ آبان؛ اطلاعات عملیاتی ما نشان میدهد که تعداد بسیار زیادی از جنگندههای سری عقاب (Eagle) با اسکادرانهای اسکورت به سمت مرز حرکت کردهاند و بیش از ۱۰۰ موشک سنگین از انواع کروز و بالستیک هواپرتاب شلیک شده است. حالا بدیهی است که ما براساس اقتضای هر تقابل نظامی، خسارتی وارد کرده و ضربهای هم خورده باشیم، اما اصل موضوع این است که چشمانداز بسیار درخشانی پیشروی این صنعت روبهرشد در ایران وجود دارد.
با توجه به تشدید تنشها از زمان رویکار آمدن ترامپ و تهدید مکرر و صریح به حمله نظامی، پیشبینی سرنوشت جنگ احتمالی اصلیترین موضوعی بود که از این دو کارشناس حوزه صنایع دفاعی و پدافندی سؤال کردیم و پاسخ شنیدیم.
«اگرچه تجربه جنگی در آبدیدهشدن هر سامانه نظامی نقش مهمی دارد، اما از آنجا که همیشه ممکن است در طول جنگ اتفاقاتی بیفتد که در شبیهسازیها و مانورها به آن فکر نشده، اینجاست که اهمیت فرماندهی یکپارچه و استفاده از تجارب کشورهای دیگر ضرورت مضاعف پیدا میکند». این کارشناس حوزه صنایع دفاعی با بیان این مطلب تصریح کرد که یکی از مزایای ذاتی سامانههای پدافندی ایران در شرایط کنونی، تولید بومی براساس نیاز و جغرافیای کشور است که این موضوع علاوه بر ناشناختهماندن جزئیات سیستمها برای جبهه متجاوز، برتری نظامی قابلتوجهی هم ایجاد میکند.
او تأکید کرد: همیشه برتری قطعی با جبهه دارای تجهیزات بهتر نیست. شما این را در جنگ اوکراین بهطور محسوس مشاهده کردید که روسها با وجود برتری کمی و کیفی در همه زمینهها به مشکلات متعددی برخورد کردند و اگرچه پیشبینیها از اشغال کامل اوکراین حکایت داشت، اما اکنون پس از ۳۷ ماه، هردو طرف راضی به مذاکره صلح هستند. در موضوع آمریکا هم چنین چیزی یک احتمال قوی است و با وجود کاستیهایی که در تولید انبوه سامانههای باور ۳۷۳ و زیرساختهای بردبلند و متحرک وجود دارد، اما تولید انبوه موشکهای میانبرد از خانواده صیاد و سامانههایی مثل سوم خرداد و آرمان باعث شده تا پوشش نسبتاً مطلوبی در کشور ایجاد شود. در این شرایط، اگرچه براساس اقتضای هر تقابل نظامی، امکان واردکردن ضربه و تحمل تلفات وجود دارد، اما سرنوشت جنگ، موضوعی است که هرگز از پیشتعیینشده نخواهد بود.